جواد سرپرست پهلواني سقوط کرده است/ عقيق بر اساس مستندات تاريخي ساخته شده است
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۲۷۵۱۰۳
خبرگزاري آريا - بازيگر سريال «عقيق» گفت: شخصيت «جواد سرپرست» فردي است که پيش از اين پهلوان بوده ولي به مرور زمان و بر اساس عقدههايي که داشته از اين ورطه دور شده و سقوط ميکند.
«نادر فلاح» بازيگر نقش «جواد سرپرست» در سريال محرمي «عقيق» به کارگرداني بهرنگ توفيقي و نويسندگي سعيد نعمت اله در گفتوگو با خبرنگار راديو و تلويزيون خبرگزاري فارس، گفت: تا به حال در تلويزيون چند سريال بازي کردم اما هيچکدام نقشهايي نبوده که من بتوانم آنها را در تعداد قسمتهاي زياد و پرقدرت نشان دهم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وي با اشاره به اينکه تا به حال نقشهاي ويژهاي در تلويزيون و سينما نداشتم، گفت: براي خودم هم سوال است چراکه سالهاست خودم را به سينما و تئاتر اين کشور معرفي کردم و اين برايم عجيب است که چرا اين اتفاق تا به حال برايم نيفتاده بود. نمي دانم معيار انتخاب دوستان چيست! فقط اين را مي دانم که اغلب جوان ها براي نقش هاي اصلي شان مرا انتخاب مي کنند.
اين بازيگر قدرت ريسک پذيري سازندگان را در اين زمينه موثر ندانست و گفت: معتقدم تعدادي از سازندگان اين ريسک را کردند و بازيگر چهره را براي نقش اصلي کار خود انتخاب نکردند و بازيگران مربوطه نتوانستند آنطور که بايد ظاهر شوند. من بعد از فيلم «چند متر مکعب عشق»و «چند کيلو خرما براي مراسم تدفين» توقع اين را داشتم که مسير بازيگري ام تغيير کند و پيشنهادهاي خوبي داشته باشم اما متاسفانه اين اتفاق نيفتاد. حتي همين الان درياچه ماهي، سد معبر، دو تئاتر به صورت همزمان دارم و اين واقعا برايم سوال است و دوست دارم دليل اين را از سازندگان بپرسم.
فلاح درباره حضورش در سريال «عقيق» گفت: سعيد نعمت اله و بهرنگ توفيقي کارهاي من را از قبل ديده بودند و از همانجا مرا براي اين سريال دعوت کردند. البته شايد هم کمي در اين انتخاب ريسک کرده باشند. اين دو براي افرادي که براي تئاتر زحمت کشيدند احترام زيادي قائلند و اين قابل برايم ارزشمند است.
وي درباره چگونگي شکل گيري شخصيت جواد سرپرست گفت: بيشتر ويژگيهاي شخصيتي سرپرست آن چيزي است که نويسنده در فيلم نامه پرداخت کرده است و مابقي اتفاقاتي که جلوي دوربين مي افتد که ماحصل مشاوره و تمرين با کارگردان و نويسنده است. هم در متن ظرفيتهاي زيادي براي اين کاراکتر در نظر گرفته شده و هم در اجرا و وضعيت فيزيکي و گريم کمک بسياري به درآمدن اين شخصيت داشت. همچنين نويسنده نيز در ارتباطي که من با سرپرست برقرار کردم بسيار تاثيرگذار بوده است.
بازيگر سريال «سرزمين مادري» درباره اينکه آيا مي توان سرپرست را استعارهاي از افراد ظالم در حکومت هر کشوري دانست؟ بيان داشت: هميشه در سينما و تلويزيون شخصيت ها و اشياء، نشانه چيزي فراتر از خودشان هستند و اين شخصيت هم نشانه تعدادي افراد قدرت طلب و قدرت دوستي است که براي رسيدن به اهدافشان حاضرند دست به هر کاري بزنند و دلايلي را براي رسيدن به اهدافشان دارند.
وي در پاسخ به اينکه تا چه ميزان وجه ظالم بودن سرپرست برايتان مهم بود، ادامه داد: قدرت طلبي اين آدم و برتر بودن از ساير آدم ها وجهه اي است که در او وجود دارد که در ديالوگ هايش هم مي گويد: من زماني براي خودم پهلواني بودم و لات نبودم، براي خودم صاحب زنگ بودم. اما اتفاقاتي برايش مي افتد که باعث سقوطش مي شود و همين برايش تبديل به عقده و نفرت مي شود و در نتيجه او را به آدمي تبديل مي کند که براي جبران از دست رفته هايش، دست به اقداماتي ديگر بزند که مي گويد خواستم با ترس مردم، اين را بدست آورم. جواد سرپرست آدمي است که سرنوشت او را به چنين شخصيتي تبديل کرده است تا جايي که حتي خودش هم از برخي رفتارهايش راضي نيست.
بازيگر سريال «ششمين نفر» با بيان اينکه اين شخصيت را براي خودم روانشناسي کردم، گفت: عقيم بودن جواد در بحث روانشناسي موضوع مهمي است. بسياري از آدم هايي که دچار اين چنين مشکلاتي هستند رفتارهايي از آنها سر مي زند که مورد پسند جامعه نيست و من نيز در اين زمينه هاي روانشناسي مطالعه کرده بودم. همچنين دلايل اجتماعي نيز به اين موضوع دامن مي زند، او يک زماني فرد محبوبي بوده و بعد آدم بدنامي شده و مردم مسخره اش کردند. همه اينها دلايلي است که باعث شده تا جواد سرپرست به اينجايي که ميبينيد برسد.
بازيگر فيلم «چند کيلو خرما براي مراسم تدفين» با اشاره به اينکه هميشه ضد قهرمان ها به خوبي در خاطر مخاطب مي مانند، بيان داشت: من فکر مي کنم که اين جذابيت به خاطر نوع بازي آن بازيگر است. مخاطب وقتي يک کاراکتر را مي پذيرد حال چه بد باشد و چه خوب و زيبايي شناسي رفتار يک بازيگر را براي خلق يک کاراکتر بد قبول مي کند و با آن ارتباط برقرار مي کند، پس او را دوست دارد به اين خاطر اينکه دارد يک شخصيت نمايشي مي بيند. هميشه قهرمان و ضد قهرمان مکمل يکديگرند و بايد هم وزن باشند تا مخاطب احساس همذات پنداري داشته باشد و با قصه پيش رود. وقتي بازيگر مي تواند اين کاراکتر را خلق کند قطعا مخاطب هم کاراکترش را دوست خواهد داشت.
بازيگر سريال «عقيق» با اشاره به اينکه دوست ندارد شخصيت جواد سرپرست را در اثر ديگري تکرار کند، گفت: همه چيز بستگي به فيلم نامه دارد و اگر پردخان درستي در قصهاي جديد و متفاوت باشد قبول مي کنم در غير اينصورت خير.
وي درباره طولاني شدن زمان توليد اين سريال گفت: توليد کار با کيفيت زمان بيشتري مي برد. در تمامي صحنه هاي ما به جزئيات اهميت زيادي داده شده است و همگي زمانبر هستند و همين ها باعث طولاني شدن پروسه توليد شدند. از طرفي صحبتهايي بود مبني بر اينکه اين سريال از نظرتاريخي شبيه به تهران در آن زمان نيست در صورتيکه ما جز به جز «عقيق» را بر اساس مستندات تاريخي قوي که از آن زمان بوده است ساختيم. براي مثال براي نشان دادن سکانس کشتي نمي توانستيم لباس اصلي و آزاد که ورزشکار بر تن مي کند را بپوشيم و محدوديتهايي از اين قبيل داشتيم.
وي درباره لحن و بيان و همچنين گريم اين شخصيت بيان داشت: گريم در شکل گيري اين شخصيت بسيار موثر بود به اين خاطر که هم در دل قصه شکل گرفته و يکي از برجستگي هاي شخصيت او را نشان مي دهد و بر خلاف عقيده بسياري که او را نامرد مي شناسند، اينطور نيست و او در گذشته پاي قول خود ايستاده و تا پاي درآوردن چشمش پيش رفته است. در بيان هم قطعا بايد بيانش را خيلي محکم مي گرفتم به اين دليل که صاحب قدرت است و تعداد زيادي آدم زير دستش کار مي کنند و عقيق و يک محله را مي چرخاند.
اين بازيگر درباره پيشنهادهايش بعد از بازي در سريال «عقيق» گفت: پيشنهاد تلويزيوني نداشتم فقط براي حضور در فيلم سينمايي صحبت کردم که قرار است بعد از پايان عقيق در آن بازي کنم.
وي در پايان با اشاره به بازخوردهاي مردم از تماشاي اين سريال گفت: مردم کوچه و خيابان از اين کار تعريف مي کنند. شب گذشته با خانواده بيرون بودم و خانمي که نمي دانم از من ترسيده بود از کار تعريف مي کرد.
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۲۷۵۱۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افشاگریِ وحیدِ نونخ: در چابهار چندین بار بیهوش شدیم
چند هفتهای است که مخاطبان شبکه یک حدود ساعت۲۲ به تماشای فصل پنجم سریال دیدنی «نونخ» مینشینند و با ماجراهای نورالدین خانزاده و همشهریهایش همراه میشوند. شخصیتهایی که در این سریال حضور دارند طی این پنج فصل به کاراکترهای دوست داشتنی و محبوبی تبدیل شدهاند و هرکدام طرفدارانی برای خود پیدا کردهاند.
به گزارش جام جم، یکی از این شخصیتها وحید با بازی سید حسین موسوی است که در سری جدید حضور پررنگتری به نسبت فصلهای قبلی دارد و با آن گویش شیرین کردی مدام سر به سر عمو کاووس میگذارد و با موقعیتهای طنزی که ایجاد میکنند، زوج خوبی را تشکیل دادهاند. موسوی متولد کردستان است و ازسال۱۳۸۳ وارد عرصه بازیگری شده وتئاتر را اززادگاهش شروع کرده است. با نمایشهای بسیاری روی صحنه رفته، اما یکباره با بازی در نقش وحید در مجموعه نونخ درخشید و مورد توجه قرار گرفت. وحید درفصل جدید با نورالدین وسایر همشهریهایش از غرب تا جنوب کشور همسفر شده و قصههای جذابی را در سریال خلق کردهاند.
معرفی ظرفیتهای استاناز موسوی میپرسیم، شما از دهه ۸۰ وارد عرصه بازیگری شدید و به واسطه تئاترهای بسیاری روی صحنه بودید، اما با سریال نونخ به مخاطبان تلویزیون معرفی شدید. البته این اتفاق برای خیلی از بازیگران اصلی این سریال افتاد و یکباره به چهرههای محبوب و مشهوری تبدیل شدند.
نونخ چه ویژگیهایی دارد که باعث دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن بازیگرانش میشود. وی پاسخ میدهد: به نظرم مهمترین ویژگی این سریال این است که از فضای آپارتمانی خارج شده، چون به هر حال سالهای بسیاری بود که سریالهای طنز در یک فضای بسته آپارتمانی ساخته میشد، اما سعید آقاخانی با این سریال طبیعت زیبای کردستان، ویژگیها و جاذبههای بسیاری از این اقلیم را به مخاطب نشان داد.
من فکر میکنم همین موضوع باعث شد توریستها و گردشگرها به این استان سفر کنند، چون آقای آقاخانی با این سریال ظرفیتهای بسیاری از این استان را به مخاطب معرفی کرد که باعث جذب توریست میشود. اینکه سریال نونخ در بحث گردشگری و آشنایی مخاطبان با اقلیم کردستان چقدرنقش داشته، موضوع دیگری است که از این بازیگر میپرسیم و او تصریح میکند: تا جایی که میدانم این سریال توانست تاثیرات خوبی در این زمینه داشته باشد.
بهخصوص در فصل پنجم که به شهرها و استانهای دیگر هم سفر کردیم و مخاطب تصاویر زیبایی از طبیعت و جاده در این سریال دید که کار بسیار سختی بود، اما به قدری این سریال مورد توجه قرار گرفت و دیده شد که واکنشهای مثبت و خوبی را در پی داشت، چون ما همیشه دوست داشتیم سریالی درباره قومیتها بهویژه اقوام کرد ساخته شود که بسیار مهماننواز هستند و منابع بسیاری در آنجا وجود دارد که برای سرمایهگذاری مناسب است.
این موارد در سریال نونخ وجود داشت و برای استان ما اتفاق خوبی است و باعث شد دیده شود و مردم به این استان بیشتر سفر کنند.
تضاد کاووس و وحیدوی درباره ویژگیهای شخصیتی وحید و تقابل او با عموکاووس توضیح میدهد: فکر میکنم از همان ابتدا آقای امیر وفایی خیلی هوشمندانه بین وحید و عمو کاووس تضادی ایجاد کرد که این تضاد و تنش که بین این دو نفر هست، موقعیتهای کمدی خلق کرد که مردم دوست دارند.
البته این اتفاق در سری جدید بیشتر شد که باز هم از هوشمندی نویسنده و کارگردان بود. همین ویژگی باعث شد وحید بازیگوشتر شده و شیطنتش هم بیشتر شود که همین موضوع جای کار را برای بازی در این نقش هم بیشتر میکند. در کل من شخصیت وحید را دوست دارم.
نکته مهمتر اینکه در عین شیطنتهایی که میکند، ویژگیای دارد که من خیلی این ویژگی را دوست دارم؛ وحید احترام بزرگترها را همیشه نگه میدارد و هیچ بیادبی به آنها به خصوص عمو کاووس نمیکند. در ادامه داستان و در سکانسهایی هم میبینید همین وحید که سر به سر عمو کاووس میگذارد، از یک جایی به بعد تنها مونس او میشود و به او کمک میکند و این تحولی که در شخصیت وحید در طول داستان به وجود میآید، برای من خیلی جذاب بود.
بیهوشی از شدت گرمانونخ در سری جدید سفر جادهای را از غرب به جنوب آغاز کرده است و قطعا چنین سفری به نقاط مختلف ایران میتواند سختیهایی را در پی داشته و همچنین جذابیتهایی را هم برای بازیگر به همراه داشته باشد. موسوی در این خصوص بیان میکند: از آنجا که اغلب بچهها از مناطق کوهستانی آمده بودند، در سفری که به چابهار داشتیم، یکباره به جایی میآمدیم که هوای گرم و مرطوبی داشت.
آن هم حدود ۱۱ ساعت در فضای بسته مینیبوس که یک مینیبوس قدیمی بود و هیچ وسیله تهویهای هم نداشت. شیشهها هم باید بسته میبود تا صدای خارج از ماشین مزاحمتی برای فیلمبرداری نداشته باشد. یکی از اتفاقاتی که در این سکانسها میافتاد این بود که ما مدام به خواب میرفتیم. یعنی وسط فیلمبرداری یکی از بازیگران به خواب میرفت و بقیه او را بیدار میکردند تا دیالوگ بگوید.
این اتفاق برای ما خیلی عجیب بود. تا اینکه یکی از بچههای چابهار گفت که شما بیهوش میشدید، نه اینکه بخوابید! چون به خاطر گرمای زیاد برای لحظاتی خون به مغزتان نمیرسید. ما دو ماه این وضعیت را داشتیم و برای هر کدام از ما تکرار میشد. این، یکی از اتفاقات و سختیهای کار برای ما بود. این بازیگر در سریال «راز بقا» هم با آقای آقاخانی همکاری داشت.
او درباره تعامل با آقاخانی برای ایفای نقش میگوید: یکی از ویژگیهای آقای آقاخانی همین مسأله است که فضا را برای تعامل و خلاقیت بازیگر ایجاد میکند. من بارها موقع فیلمبرداری دیدم که چطور درباره ایده بچهها و طنز موقعیت با همدیگر صحبت میکردند و این ایدهها خیلی به طنز موقعیت صحنهها کمک میکرد. یعنی بچهها در طنز، موقعیتهایی که ایجاد میشد همگی نقش داشتند و به نظرم این تعامل و اتفاق خوبی بود.
یکی از نکاتی که در طنز بازیگران سریال به چشم میخورد این است که در عین اصالتی که در گفتار و رفتارشان دارند، شوخیهایشان خیلی به روز است. به عنوان مثال از اصطلاحات بازی مافیا خیلی استفاده میکنند. میتوان گفت این به روز بودن، ارتباط شخصیتها و داستان را با مخاطب بیشتر و عمیقتر کرده است. موسوی در این باره توضیح میدهد: این اتفاق برای من به عنوان بازیگر خیلی جذاب بود.
فکر میکنم همین شوخیها و اتفاقات به روز سریال باعث میشود مخاطبان از ردههای سنی مختلف با شخصیتها و ماجراها ارتباط بگیرند. مردم هم خیلی این شوخیها و دیالوگها را دوست داشتند. این را از بازخوردی که در فضای مجازی از مردم میگیرم، میگویم. یا حتی نکاتی که درباره سریال «مختار» میگوییم و درباره آن صحبت میکنیم، به دل مخاطب نشسته است.